گفتگو با مجله انجمن خانواده ناشنوایان ایران (آوای نگاه)
” گفت و گو با دکتر خسرو گورابی ”
” دکتر خسرو گورابی شنوایی شناس و عضو هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، بازرس انجمن علمی شنوایی شناسی ایران و رئیس انجمن شنوایی شناسان ایران است. وی می گوید: “هرکسی در حیطه توان بخشی به ویژه توان بخشی ناشنوایان کار می کند مورد لطف الهی قرار گرفته است “. او معتقد است که عنایت خداوند است که بتوان برای فردی که حتی قادر به بیان مشکلاتش نیست کاری انجام داد. با دکتر گورابی به گفت و گو می نشینیم تا نظر او را درباره معضلات ناشنوایان و انواع اختلالات شنوایی جویا شویم “.
1) درباره نقص شنوایی و ارتباط آن با یادگیری زبان بگوئید!!
برای ورود اطلاعات به مغز 5 حس بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی، بویایی وجود دارد. گفته می شود که 65 درصد این اطلاعات از بینایی، 20 درصد شنوایی، 5 درصد لامسه، 5 درصد چشایی و 5 درصد بویایی وارد مغز می شود. واقعیت این است که با وجود این که 65 درصد اطلاعات از طریق بینایی منتقل می شود اما 20 درصد از طریق شنوایی آن قدر مهم است که در شکل گیری گفتار زبان و تفکر عالی افراد موثر است و قابل مقایسه با آن 65 درصد بینایی و 15 درصد بقیه حواس نیست. اگر شنوایی و مشکل شنوایی جدی وجود داشته باشد هرگز زبان را یاد نمی گیریم و وقتی زبان یادگرفته نشود گفتار را یاد نمی گیریم و در نهایت وقتی هر دو این ها را نداشته باشیم نمی توانیم خوب تفکر کنیم. بی شک همه با کلمات فکر می کنند و وقتی کلمه ای از گنجینه لغات را نداشته باشید قطعا تفکر شما ساده خواهد بود. بنابراین شنوایی نقش عمده و مهمی دارد. با نگاهی به تاریخ درمی یابید هرگز نابینایی نبوده که محدودیت او مانع از تحصیل، تفکر و حتی نویسنده شدنش داشته باشد، اما فردی که افت شنوایی دارد به دلیل این که ورودی های اطلاعاتی که تفکرات عالی او را شکل می دهد وجود نداشته، هرگز نمی توانیم مورخ، دانشمند ناشنوا بیابیم. نقص شنوایی یکی از مشکلات بزرگی است که دامن انسان را می تواند بگیرد و اگر در ابتدا به زودی شناسایی و تشخیص داده نشود مشکلات فراوانی از جمله در تفکر ساده و بسیط و یادگرفتن گفتار زبان را به دنبال دارد.
2) تفاوت میان افراد کم شنوا و ناشنوا در فرهنگ جامعه ناشنوایان چیست؟
در دنیا دو تعریف ناشنوا و کم شنوا وجود دارد. افرادی که افت شنوایی شدید دارند و کم شنوایی بسیار دارند و به شنوایی به عنوان حس ورودی اطلاعات نگاه نمی کنند، این افراد را با عنوان ناشنوا می شناسند. البته این افراد شنوایی مختصری دارند، اما آن اندازه که می شنوند آیا برای یادگرفتن زبان وگفتار و تربیت تفکر او مفید است یا نه؟!! که این بحث دیگری است. به طور کلی ما ناشنوا نداریم و مدت هاست در دنیا بحث ناشنوا را با عنوان Deaf نمی شناسند و این کلمه را به کار نمی برند و به آن اختلال شنوایی، مشکل شنوایی، کم شنوایی گفته می شود. زمانی که کم شنوایی وجود داشته باشد، می توان برنامه ریزی کرد، خدماتی ارائه داد و فرد را از گرفتاری کم شنیدن نجات داد ، ضمن این که کسانی که افت شنوایی شدید دارند شنوایی طلایی دارند یعنی آن درصد شنوایی به اندازه طلا ارزش دارد چون برروی باقیمانده شنوایی شان می توان برنامه ریزی کرد تا با مردم و جامعه بهتر ارتباط برقرار کنند. اما در فرهنگ جامعه ناشنوا کلمه Deaf را گاهی دو گونه می نویسند به شکل D بزرگ (Deaf) و d کوچک (deaf) . D بزرگ یعنی آن فرد کاملا از شنوایی اش ناامید شده و باید دنبال راه های دیگری برای ارتباط با او باشیم. اما d (کوچک) یعنی از شنوایی او ناامید نشده ایم و می توانیم از کم شنوایی و باقی مانده شنوایی او برای ارتباط بهتر استفاده کنیم. باید کودکان کم شنوا تا قبل از سن زبان آموزی زودتر تشخیص و شناسایی شوند تا خدمات توان بخشی از جمله سمعک ویا کاشت حلزون را برایشان انجام دهیم. چون تا حداکثر 3 سالگی می توان برروی زبان برنامه ریزی و کار کرد.
3) تعریف واژه اختلال از نظر شما چیست؟!
در هر مشکل جسمی و روحی که در بدن اتفاق می افتد چند اصطلاح وجود دارد. وقتی فردی دچار سرما خوردگی می شود. دچار ضعیفی شده و بعد از این مشکل اختلالی در سیستم فرد مثل اختلال در تنفس، ضعف جسمی و فعالیت روزمره زندگی می شود، اگر این اختلال ادامه پیدا کند معلولیت به وجود می آید. ما این سیستم را درباره همه بیماری ها داریم و درباره شنوایی نیز همین گونه است. وقتی یک بیماری در گوش اتفاق می افتد ممکن است این بیماری تبدیل به اختلال شود و پس از آن به ناتوانی تبدیل شده و در آخر معلولیت ایجاد کند. در واقع برای هر مشکلی چهار مرحله بیماری، اختلال، ناتوانی، معلولیت وجود دارد. به کسی که می گوییم معلولیت شنوایی دارد یعنی وی که از مرحله بیماری، اختلال و ناتوانی گذشته و به عنوان معلول تلقی می شود.
4) اختلال شنوایی را به چند دسته می توان تقسیم کرد؟
اختلالات شنوای به محل ضایعه بستگی دارد، اختلالی در گوش خارجی که شامل لاله و مجرا است وجود داشته باشد و یا در گوش میانی که شامل پرده و زنجیره استخوانی و گوش میانی است که این قسمت ها در مسیر انتقال صدا از گوش خارجی ومیانی به گوش داخلی مشکل داشته باشد می گوییم افت شنوایی انتقالی اتفاق افتاده است. اما اگر زمانی افت شنوایی به دلیل بد عمل کردن، ضعیف شدن، مشکل پیدا کردن سلول های حساسه گوش داخلییا همان حلزون باشد افت شنوایی حسی رخ داده و اگر افت شنوایی به دلیل بد عمل کردن عصب شنوایی باشد افت شنوایی عصبی است. معمولا به این نوع کم شنوایی افت شنوایی حسی، عصبی گفته می شود. دسته سوم افت شنوایی میکس یا آمیخته است یعنی فردی در گوش داخلی دچار مشکل حسی یا عصبی شده و گوش میانی و خارجی او نیز دچار مشکل است،مثلا از سویی پرده گوش او پاره شده واز سوی دیگر دچار پیر گوشی بدلیل سن بالا نیز شده است ، در مجموع افت شنوایی آمیخته یعنی در مسیر انتقال صدا و هم در مسیر حس و عصب شنوایی مشکل اتفاق افتاده است. دسته چهارم افت شنوایی مرکزی یعنی هیچکدام از گوش های خارجی، میانی و داخلی دچار مشکل نیست و فرد در پردازش شنوایی که در مغز است دچار مشکل شده که افت شنوایی مرکزی گفته می شود . دسته پنجم افت شنوایی غیر ارگانیک یا عملکردی است که به دو دلیل اتفاق می افتد یا فرد به دلیل مشکالت عاطفی، روانی دچار مشکل شده علی رغم اینکه هیچ مشکلی در سیستم های گوش و مغز ندارد و به دلیل عاطفی روانی ممکن است نشنود یا به دلیل عملکرد که فرد می خواهد بگوید کم می شنود و خود را به تمارض بزند.
5) آیا می توان گفت چون امکان تکلم برای ناشنوا وجود ندارد محدودیت در تفکر را سبب می شود؟
دقیقا. اگر در زبان مادری تعداد کلمات کم باشد تفکرتان دچار مشکل می شوید. وقتی رویایی و فکری را در ذهن می آورید با کلمات آن رویا شکل پیدا می کند و اگر این کلمات را نداشته باشید چه اتفاقی می افتد!! مطمئنا نمی توانید تفکر عالی داشته باشید و آن را پرورش دهید.
6)کم شنوایی می تواند سبب اختلال و مشکل و در زمینه روابط فردی و اجتماعی فرد ناشنوا شود؟!
درباره واژه اختلال در این زمینه توضیح دهیدِ؟
وقتی فرد ناشنوا نتواند خوب ارتباط برقرار کند، گفته دیگران را به گونه ای دیگر درک می کند و این باعث ایجاد سوء تفاهم می شود. اختلال ارتباط با اختلال رفتاری فرق دارد. به عنوان مثال من و شما زبان و کلمات و اصطلاحات همدیگر را متوجه نشویم در حقیقت در ارتباط مان اختلال ایجاد می شود. مثال دیگر این که در حین صحبت تلفنی من و شما ممکن است آنتن تلفن همراه شما قطع شود، یعنی اختلال در ارتباط بین ما بوجود آمده وطبیعی است که شما ومن نتوانیم حرف همدیگر را بفهمیم اما این با اختلال رفتار فرق دارد یعنی مثلا من بداخلاقی کنم و شما را درک نکنم که بحث دیگری است و به زمینه های ذهنی شخص، تربیت خانوادگی، آموزش هایی که دیده مربوط می شود.
7)آیا اختلالات ارتباطی ممکن است باعث منزوی شدن ناشنوایان شود؟!
بله، مردم ما اطلاعات زیادی درباره کم شنوایی ندارند و هر فرد ناشنوا و کم شنوا را که می بینند برچسب عقب ماندگی براو می زنند که درست نیست. اگر فرد کم شنوا یا ناشنوا نمی تواند ارتباط برقرار کند اما از نظر عاطفی و روانی دچار مشکل نیست. باید جامعه را با این افراد آشنا کنیم و اطلاع رسانی شود که آنها هم افرادی از این خانواده یزرگ اجتماع ما هستند وحق بهرمندی از همه امکانات را دارند . متاسفانه بدلیل اینکه این افرادنمی توانند حقوق خود را از جامعه مطالبه کنند دچار سر خوردگی ، گوشه گیری و انزوا می شوند و معمولا ترجیح می دهند با ناشنوایان دیگر ارتباط داشته باشند.
8) برای بهبود وضعیت ناشنوایان چه پیشنهادی دارید؟
بهترین کار این است که غربالگری شنوایی در سطوح مختلف از زایشگاه، مدرسه، کارخانجات و … را ادامه دهیم. تا کم شنوایان را شناسایی کنیم واگر کم شنوایی را شناسایی کردیم اقدامات جامعه توانبخشی شنوایی گفتار وزبان را برای آن فرد دنبال کنیم تا هرچه زودتر از باقیمانده شنوایی او استفاده شده و به اختلال در ارتباط دچار نشود والبته غربالگری را در سنین بالا و دوران سالمندی نیز باید انجام شود و قبل از آنکه این افراد را به اختلال در ارتباط و انزوا و گوشه گیری دچار شوند با اقدامات توانبخشی شنوایی از جمله تجویز سمعک مناسب دوباره به دنیای ارتباطات زبانی و اجتماعی بر گردند .
دیدگاهها