چرا برخی از ناشنوایان با انجام کاشت حلزون شنوایی مخالف هستند ؟
مخالفت برخی ناشنوایان با کاشت حلزون شنوایی (Cochlear Implant) دلایل متنوعی دارد که به مسائل فرهنگی، هویتی، و تجربیات شخصی برمیگردد. کاشت حلزون، که نوعی فناوری پزشکی است و میتواند به برخی افراد ناشنوا کمک کند تا توانایی شنوایی جزئی یا کامل را به دست آورند، همیشه مورد استقبال جامعه ناشنوایان قرار نگرفته است. در ادامه به برخی از دلایل اصلی این مخالفتها اشاره میکنم:
- 1. حفظ هویت فرهنگی ناشنوایان:
هویت ناشنوایی بخشی از یک فرهنگ مستقل به شمار میرود. بسیاری از ناشنوایان خود را عضوی از یک جامعه فرهنگی و زبانی میدانند که با زبان اشاره ارتباط برقرار میکند. این فرهنگ دارای هنجارها، ارزشها و تجربههای منحصر به فرد است. برخی معتقدند که کاشت حلزون میتواند به تضعیف این هویت منجر شود، زیرا افراد را به جهان شنیداری سوق میدهد و ممکن است منجر به کاهش استفاده و اهمیت زبان اشاره شود.
از این منظر، کاشت حلزون به عنوان یک وسیله پزشکی دیده میشود که میخواهد ناشنوایی را به عنوان یک مشکل “درمان” کند، در حالی که بسیاری از ناشنوایان ناشنوایی را نه به عنوان یک نقص، بلکه به عنوان یک ویژگی متفاوت انسانی میدانند.
- 2. نگرانیهای مرتبط با نتایج کاشت حلزون:
کاشت حلزون همیشه موفق نیست. همه افراد پس از انجام این جراحی قادر به تجربه شنوایی طبیعی نیستند. صدایی که پس از کاشت حلزون شنیده میشود معمولاً مصنوعی است و ممکن است با صدای طبیعی تفاوت داشته باشد. همچنین، نتایج کاشت حلزون در افراد مختلف متفاوت است و برخی افراد ممکن است تنها توانایی شنوایی محدودی را به دست آورند.
برخی از ناشنوایان که کاشت حلزون انجام دادهاند، ممکن است همچنان به زبان اشاره و دیگر روشهای ارتباطی تکیه کنند و انتظارهای بالایی که از این تکنولوژی وجود دارد، همیشه برآورده نشود.
- 3. مخاطرات و عوارض پزشکی:
جراحی کاشت حلزون یک عمل جراحی پیچیده است که با خطرات و عوارضی همراه است. برخی ناشنوایان و والدین آنها ممکن است نگران این خطرات باشند و نخواهند که به دلایل پزشکی جراحی شوند، به خصوص اگر آن را غیرضروری بدانند.
همچنین، این تکنولوژی نیاز به نگهداری و تنظیم مداوم دارد و ممکن است مشکلاتی مانند خرابی دستگاه، مشکلات باتری و هزینههای بالا ایجاد کند.
- 4. فشار اجتماعی و فرهنگی:
برخی از ناشنوایان احساس میکنند که انجام کاشت حلزون ناشی از فشار اجتماعی است. آنها معتقدند که جامعه شنوا (یعنی افراد شنوا) با تمرکز بر تکنولوژیهایی مانند کاشت حلزون، به طور ضمنی ناشنوایی را به عنوان یک نقص میبیند و تلاش میکند تا افراد ناشنوا را به شنوایی “تبدیل” کند.
از این دیدگاه، فشار برای استفاده از کاشت حلزون به جای پذیرش و حمایت از فرهنگ ناشنوایان تلقی میشود.
- 5. تأثیرات روانی و اجتماعی:
بسیاری از ناشنوایان که در جوامع ناشنوایان بزرگ شدهاند و به زبان اشاره ارتباط برقرار میکنند، ممکن است پس از انجام کاشت حلزون احساس از خود بیگانگی کنند، چرا که ممکن است نه کاملاً در جامعه ناشنوایان بمانند و نه کاملاً به جامعه شنوا ملحق شوند. این موضوع میتواند به مشکلات هویتی و اجتماعی منجر شود.
- 6. نگرانیهای والدین و خانوادهها:
در بسیاری از موارد، والدین کودکان ناشنوا تصمیم به کاشت حلزون برای فرزندشان میگیرند. برخی از افراد ناشنوا معتقدند که این تصمیمگیری باید زمانی انجام شود که فرد بتواند به طور مستقل تصمیم بگیرد. کودکان ناشنوا ممکن است احساس کنند که بدون درک عمیق از هویت و فرهنگ ناشنوایی، کاشت حلزون به آنها تحمیل شده است.
- 7. حمایت از زبان اشاره و روشهای دیگر ارتباطی:
برخی از ناشنوایان معتقدند که به جای تمرکز بر فناوریهای پزشکی، باید آموزش زبان اشاره و سایر روشهای ارتباطی غیرشنیداری تقویت شود. این روشها به افراد اجازه میدهند که با افتخار و اعتماد به نفس در جوامع خود زندگی کنند و هویت فرهنگی خود را حفظ کنند.
نتیجه:
در نهایت، مخالفت با کاشت حلزون بیشتر از همه به موضوعات هویتی و فرهنگی برمیگردد. بسیاری از ناشنوایان این فناوری را به عنوان راهی برای نادیده گرفتن فرهنگ و جامعه خود میبینند و معتقدند که به جای تلاش برای “درمان” ناشنوایی، باید این ویژگی به عنوان بخشی از تنوع انسانی مورد احترام قرار گیرد.
دیدگاهها